مقدمه
فرایند شهرنشینی و رشد شهری در مناطق مختلف جهان نتیجه تعامالت درهمتنیده میان فاکتورها و عوامل گوناگون اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، تکنولوژیکی، جغرافیایی و فرهنگی است. بدیهی است که نحوه رشد شهری و استفاده صحیح از تعامالت گوناگون نکتهای کلیدی است که با آن مواجه هستیم ),2005:880Fragkias & Seto )با در نظر گرفتن این موضوع که شهرنشینی با رشد شتابان خود، در آیندهای نزدیک دستخوش تغییرات بسیار زیادی میشود، تشخیص، شناسایی و درک عوامل و الگوهای تغییردهنده این رشد بسیار حیاتی و ضروری است. طی چند دهه اخیر جهان شاهد تغییرات اقتصادی، اجتماعی، فنی و محیطی عمدهای بوده است که بهطور عمیقی بر الگوهای شهرنشینی، فعالیتهای انسانی و سبک زندگی تأثیر گذاشتهاند؛ چنانکه چالشهای جهانیشدن، اقتصاد دانشمحور، جامعه شبکهای، تغییرات آبوهوایی، فناوریهای ارتباطات و اطالعات، فناوریهای حملونقل، شکاف دیجیتالی، شهرنشینی سریع و افزایش روزافزون شهرها به موضوعهای اصلی پژوهشگران، برنامهریزان، سیاستگذاران و مدیران تبدیلشدهاند )رفیعیان و حقروستا1399، ۵7:(. امروزه مسئله کوچک شدن یا انقباض شهرها در فضای عمومی بهطور گستردهای موردبحث قرار میگیرد. بهطوریکه دولتها و مقامات محلی به دنبال راهحل چگونگی کنار آمدن با اثرات منفی تغییرات جمعیتی، اجتماعی و اقتصادی در شهرها هستند ),2019:98al et Bartosiewicz )درحالیکه تالش برای هوشمند سازی شهرها از طرف دولتها با سرعت زیاد در حال وقوع است، مفهوم شهر هوشمند همچنان در حال بهروزرسانی و تغییر و تحول تعریف و مفهوم آن است )افضلیننیز و همکاران:1398، 21(. خوشبختانه گسترش و تداوم پیشرفتهای سریع و چشمگیر فناوری در سالهای اخیر نیز فرصت بیسابقهای برای توسعه ابزارهای هوشمند در حمایت از دستیابی به اهداف پایداری شهرها به ارمغان آورده است. بهبیاندیگر فناوریها، زیرساختها، خدمات و نظامهای مدیریتی فراگیر، مسیر هوشمندتر شدن و پایدارتر شدن شهرها را سهولت بخشیدهاند ),2014:107Lee & Yigitcanlar). یک شهر هوشمند برای بهبود راحتی، تسهیل جابهجاییها، افزودن کارآیی، صرفهجویی در مصرف انرژی، بهبود کیفیت هوا و آب، شناسایی مشکالت و رفع سریع آنها، امکان احیای سریع در برابر بالیای طبیعی، جمعآوری اطالعات برای تصمیمگیری بهتر، بهکارگیری کارآمدتر منابع و به اشتراکگذاری دادهها برای فعال کردن همکاری در میان موجودیتها و دامنهها، اطالعات را به زیرساختهای کالبدی خود تزریق میکند (,2020:102al et Singh (ادبیات مرتبط با موضوع شهرهای هوشمند، حوزهای گسترده و میانرشتهای را در برمیگیرد که از ابعاد مختلفی مانند فناوری، سیاستگذاری، مدیریت شهری و پایداری زیستمحیطی به این مفهوم میپردازد. مروری بر مطالعات پیشین نشان میدهد که پژوهشگران رویکردهای متفاوتی را برای تعریف، ارزیابی و پیادهسازی شهرهای هوشمند ارائه کردهاند. 1 مطالعه گیفینگر و پیچلر-میالنوویچ )2007( یکی از نخستین تالشها در جهت ارائه چارچوبی جامع برای رتبهبندی شهرهای هوشمند در اروپا بوده است. این پژوهش شش بُعد کلیدی شامل اقتصاد، مردم، حکمرانی، زندگی، جابجایی و 2 محیطزیست را بهعنوان ارکان اصلی عملکرد شهری معرفی کرده است. نام و پاردو )2011( در ادامه، به مفهوم شهر هوشمند بهعنوان نوعی نوآوری شهری پرداختند و نقش کلیدی مدیریت، سیاستگذاری و بسترهای محلی را در بهرهبرداری از فناوریهای نوین مورد تأکید قرار دادند. آنها بر اهمیت یکپارچگی میان فناوری و حاکمیت محلی در تقویت نوآوری شهری تأکید کردند
پژوهش کاراگلیو و همکاران )2011( بر رابطه بین سرمایهگذاریهای ICT و عملکرد اقتصادی در شهرهای اروپایی متمرکز بوده است. یافتههای این مطالعه نشان میدهد که فناوری میتواند نقش مؤثری در ارتقای کارآیی، رشد اقتصادی 2 و رقابتپذیری شهری ایفا کند. در سطحی منطقهایتر،یاگیتاسانلر و لی )2014( مدل شهر هوشمند کره را تحلیل کردند و به این نتیجه رسیدند که در کنار تالشهای برندینگ، تحقق کیفیت واقعی زندگی مستلزم سرمایهگذاریهای 3 زیرساختی و اقدامات بلندمدت است. آلبینو و همکاران )201۵( با نگاهی جامع به تعاریف، شاخصها و اقدامات اجرایی شهر هوشمند، بر لزوم مشارکت و همکاری گسترده میان بخشهای دولتی و خصوصی در تحقق این مفهوم تأکید کردند. همچنین، دامری 4 )2017( به چالشها و فرصتهای اجرایی در فرآیند پیادهسازی شهرهای هوشمند پرداخت و نقش حیاتی برنامهریزی استراتژیک و مشارکت ذینفعان را در ایجاد ارزش اقتصادی و اجتماعی موردبررسی قرار داد. در نهایت، ۵ پژوهش بیبری )2019( یک رویکرد یکپارچه برای توسعه شهرهای پایدار هوشمند ارائه داد که در آن فناوریهای نوین در خدمت بهبود کارایی خدمات شهری و کاهش اثرات زیستمحیطی قرارگرفتهاند. این مرور نشان میدهد که شهر هوشمند مفهومی چندوجهی است که برای تحقق آن، نیاز به نگرشی سیستمی، مشارکت محور و پایدار وجود دارد. شهرهای هوشمند در دنیای واقعی بهوسیله ترکیب الگوهای معماری متمرکز و غیرمتمرکز و زیرساختهایی مانند میانافزارها و اینترنت اشیاء برای پشتیبانی و توسعه برنامهها و سیستمهای اطالعاتی ساخته میشوند. ایجاد برنامهها و خدمات جدید در شهرهای هوشمند برای موفقیت آنها حیاتی بوده و محدوده اجرایی این برنامهها خدمات گسترده برای اداره شهر هوشمند با مدیریت بالدرنگ ترافیک، تفریحات و برنامههای گردشگری است ),2016al et Curry). در این میان شهر هوشمند بهعنوان رویکرد نوین در شهرسازی درحالتوسعه و گسترش است و از طرفی در دوره معاصر با آمدن موج فناوری در سطحی گسترده و تأثیر وسیع آن بر جنبههای مختلف زندگی روبهرو هستیم. مرز روابط گستردهتر گردیده و برای حل مسائل شهری، شهر الکترونیک بر پایه فناوری اطالعات و ارتباطات شکل گرفت. در مواجهه با بروز چالشها در شهر الکترونیک و فراهم آوردن رشد پایدار برای شهروندان، شهر هوشمند ضرورت مییابد و با بهرهمندی از فناوریهای نوین، استفاده بهینه از منابع محدود را فراهم میآورد )پیرانی و نسترن:139۵، 9(. بنابراین، این پژوهش با هدف بررسی دقیق و کاربردی تأثیر فناوریهای نوین بر بهبود کیفیت زندگی شهروندان و پایداری شهری، به تحلیل نقش این فناوریها در بهینهسازی زیرساختهای شهری، افزایش شفافیت در مدیریت منابع، و تسهیل فرآیندهای تصمیمگیری میپردازد. هوشمند سازی شهری و شهر هوشمند از الزامات زندگی شهری است زیرا با رشد فناوریهای شهری و گسترش دامنه نیازها، انسان نیازمند روش جدید در ارائه خدمات شهری است. این شهر هنگامی میتواند دائم و پیوسته باشد که از فناوری و ابزارهای نوین در زمان برنامهریزی استفاده کند. واقعیتی وجود دارد که فناوریهای نوین شهری میتواند توسعههای موجود پیشنهادی برای شهرها و مناطق را در جهات مختلف و به شکلهای متفاوت متأثر کند. بر این اساس فناوریهای نوین شهری ابزاری است در افزایش سودمندی طرحها، محیطهای شهری و پشتیبانی از محیط شهری. ظهور فناوریهای جدید اطالعات و ارتباطات در عرصههای گوناگون زندگی بشر آثار متفاوتی داشته است. با تدوین تأثیر این فناوریهای نوین بر الیههای متفاوت شهر میتوان به رویهای مناسبِ حال شهرهای ایران دستیافت )الیاسیراد:1396، 14(. مفهوم شهر هوشمند بر ساختار، سامانه و هویت آبادیهایی داللت دارد که فناوری ارتباطات از دور به آنها حیات میبخشد. در این مجتمعهای زیستی، بیشتر ارتباطات و فعالیتهای متداول، حقیقی و واقعی، مجازی میشوند؛ در نتیجه فرمها و فضاها نیز قالبهای هندسی، ادراکی و مفهومی جدید پیدا میکنند. برنامهریزان و طراحان شهری با هوشمند سازی شهرها به دنبال حل مسائل و پدیدههای شهری، طراحی محلههای هوشمند مسکونی، شبکه راهها و مکانهای همگانی هوشمند هستند. از مهمترین موارد در شهرهای توسعهیافته و هوشمند، رابطه میان هوشمند سازی شهر و چگونگی بهرهگیری از سیستمهای نوین در این مسیر است تا منجر به کاهش مشکالت حملونقل شهری شود )صفاپور و نژادمالیری1400، 16:( در این پژوهش بهطور مشخص موردبررسی قرار میگیرد که چگونه با بهرهگیری از فناوریهای نوین میتوان این چالشها را کاهش داده و با ارتقای کیفیت خدمات شهری، به بهبود کیفیت زندگی شهروندان و تحقق توسعه پایدار شهری دستیافت. هدف اصلی پژوهش، شناسایی و ارزیابی دقیق تأثیر فناوریهای نوین بر بهبود عملکرد زیرساختها، بهینهسازی مدیریت منابع و ایجاد فضای شهری هوشمند و کارآمد است و سؤال اصلی پژوهش این است که تا چه اندازه این فناوریها بر آینده شهرهای هوشمند اثرگذار هستند و کدام فناوریها بیشترین تأثیرگذاری را دارند؟ در ادامه مقاله، ابتدا در بخش مبانی نظری به تعاریف کلیدی مرتبط با شهر هوشمند و فناوریهای نوین پرداخته و چارچوب مفهومی پژوهش ترسیم میشود. سپس در بخش روش تحقیق، مراحل اجرایی از جمله استفاده از روش دلفی، طراحی پرسشنامه و نمونهگیری غیر تصادفی هدفمند توضیح داده خواهد شد. در بخش یافتهها، نتایج تحلیلهای آماری و میزان اثرگذاری فناوریهای نوین بر محرکهای مختلف شهری بهتفصیل ارائه میشود. نهایتا،ً در بخش بحث و نتیجهگیری، یافتهها مورد تبیین قرارگرفته و راهکارهایی برای ارتقای کیفیت زندگی شهری و توسعه پایدار ارائه خواهد شد.
مبانی نظری
شهر هوشمند
شهر هوشمند را میتوان بهعنوان شهری معرفی کرد که در آن از انواع روشهای الکترونیکی مانند حسگرها، سیستمهای صوتی و تصویری بهمنظور جمعآوری دادهها و اطالعات شهری استفاده میشود. این اطالعات جمعآوریشده در مراکز دادههایی عظیم نگهداری و بهمنظور مدیریت هرچه بهتر داراییها، منابع و خدمات شهری استفاده میشوند. این دادهها شامل هر نوع اطالعات جمعآوریشده از ابعاد مختلف شهری هستند که میتواند شامل اطالعات هویتی شهروندان، داراییها و مجموع اطالعات موجود در سازمانها باشد. دسترسی به این حجم عظیم اطالعات، به تصمیمگیرندگان سیاستهای شهری کمک خواهد کرد تا بهترین عملکرد را در تمام بخشهای خدماتی ارائهشده داشته باشند. موضوع قابلتوجه این است که شهرهای هوشمند هم از نظر روشهای مورداستفاده دولتهایشان و هم در خصوص چگونگی و نحوه نظارت، تجزیهوتحلیل، برنامهریزی و اداره شهری بهصورت هوشمند عمل میکنند. فناوری شهر هوشمند، شرایطی را برای مسئولین شهری فراهم میکند که بتوانند بهطور مستقیم با زیرساختهای شهر تعامل داشته باشند و بهصورت کامالً دقیق و جزئی از آنچه در شهر اتفاق میافتد آگاهی داشته باشند. بنا بر آنچه ذکر شد میتوان شهر هوشمند را شهری دانست که در کوتاهترین زمان ممکن، بهترین پاسخ را برای مشکالت و چالشهای احتمالی پیشآمده ارائه میکند ),2014Vettoratob & Mosannenzadeh). شهر هوشمند موضوعی چندوجهی است.
که هر پژوهشگر بر جنبه خاصی از آن متمرکزشده و توضیحات خود را مبتنی بر همان وجه ارائه کرده است. آنچه از برآیند این پژوهشها به دست میآید این است که شهر هوشمند، شهری است که شامل چهارعنصر اصلی پایداری، کیفیت زندگی، شهرنشینی و هوشمندی باشد ),2018al et Silva) شهر هوشمند یک اکوسیستم شهری جامع است که در آن فناوریهای نوین اطالعات و ارتباطات بهطور یکپارچه با زیرساختهای فیزیکی و خدمات شهری ترکیب میشوند تا به بهبود کارایی سیستمهای مدیریتی، بهینهسازی مصرف منابع، ارتقای کیفیت زندگی شهروندان و حفظ پایداری محیطزیست منجر شود. در این سیستم، فناوریهای پیشرفته مانند اینترنت اشیا، هوش مصنوعی، بیگ دیتا، بالک چین و رایانش ابری نقش کلیدی در جمعآوری و تحلیل دادههای شهری دارند و از این طریق امکان ارائه خدمات هوشمند، تصمیمگیریهای بهموقع و شفاف، و افزایش مشارکت شهروندان در فرآیندهای مدیریتی فراهم میشود. هدف نهایی، ایجاد تعادلی پایدار میان رشد اقتصادی، توسعه اجتماعی و حفاظت از محیطزیست است که شهرها را به نهادهایی پویا تبدیل میکند که قادر به پاسخگویی به چالشهای پیچیده ناشی از رشد سریع و تغییرات محیطی میباشند ),2011:190Pardo & Nam). در این راستا گیفینگر شش بُعد از شهر هوشمند شامل »اقتصاد هوشمند، محیط هوشمند، حکمرانی هوشمند، زندگی هوشمند، جابهجایی هوشمند و مردم هوشمند« را که ابعاد اصلی و تشکیلدهنده بسیاری از مدلهای شهر هوشمند است، شناسایی کرده است که به تقسیمبندی اروپایی ابعاد شهر هوشمند معروف است. ابعاد ششگانه گیفینگر، بر حل مشکالت اساسی شهرها متمرکز بوده و تالش میکند از مشکالت جدیدی که ممکن است در آینده پیش آید، جلوگیری کند .)Giffinger & Pichler-Milanović,2007:175( شکل .1 پارادایمهای شهر هوشمند (,2021:102al et Shorfuzzaman(
که هر پژوهشگر بر جنبه خاصی از آن متمرکزشده و توضیحات خود را مبتنی بر همان وجه ارائه کرده است. آنچه از برآیند این پژوهشها به دست میآید این است که شهر هوشمند، شهری است که شامل چهارعنصر اصلی پایداری، کیفیت زندگی، شهرنشینی و هوشمندی باشد ),2018al et Silva) شهر هوشمند یک اکوسیستم شهری جامع است که در آن فناوریهای نوین اطالعات و ارتباطات بهطور یکپارچه با زیرساختهای فیزیکی و خدمات شهری ترکیب میشوند تا به بهبود کارایی سیستمهای مدیریتی، بهینهسازی مصرف منابع، ارتقای کیفیت زندگی شهروندان و حفظ پایداری محیطزیست منجر شود. در این سیستم، فناوریهای پیشرفته مانند اینترنت اشیا، هوش مصنوعی، بیگ دیتا، بالک چین و رایانش ابری نقش کلیدی در جمعآوری و تحلیل دادههای شهری دارند و از این طریق امکان ارائه خدمات هوشمند، تصمیمگیریهای بهموقع و شفاف، و افزایش مشارکت شهروندان در فرآیندهای مدیریتی فراهم میشود. هدف نهایی، ایجاد تعادلی پایدار میان رشد اقتصادی، توسعه اجتماعی و حفاظت از محیطزیست است که شهرها را به نهادهایی پویا تبدیل میکند که قادر به پاسخگویی به چالشهای پیچیده ناشی از رشد سریع و تغییرات محیطی میباشند ),2011:190Pardo & Nam). در این راستا گیفینگر شش بُعد از شهر هوشمند شامل »اقتصاد هوشمند، محیط هوشمند، حکمرانی هوشمند، زندگی هوشمند، جابهجایی هوشمند و مردم هوشمند« را که ابعاد اصلی و تشکیلدهنده بسیاری از مدلهای شهر هوشمند است، شناسایی کرده است که به تقسیمبندی اروپایی ابعاد شهر هوشمند معروف است. ابعاد ششگانه گیفینگر، بر حل مشکالت اساسی شهرها متمرکز بوده و تالش میکند از مشکالت جدیدی که ممکن است در آینده پیش آید، جلوگیری کند .)Giffinger & Pichler-Milanović,2007:175( شکل .1 پارادایمهای شهر هوشمند (,2021:102al et Shorfuzzaman(
در ادامه، شش محرک اصلی شهر هوشمند بهطور مختصر تعریف میشوند:
- اقتصاد هوشمند: ایجاد بسترهای نوآورانه اقتصادی از طریق بهرهگیری از فناوریهای دیجیتال و حمایت از کسبوکارهای نوپا.
- مردم هوشمند: توانمندسازی شهروندان از طریق دسترسی به دانش و فناوری، که مشارکت فعال آنها در توسعه شهری را تقویت میکند
- حکمرانی هوشمند: استفاده از فناوریهای نوین برای افزایش شفافیت، پاسخگویی و مشارکت شهروندان در فرآیندهای تصمیمگیری شهری.
- زندگی هوشمند: بهبود کیفیت زندگی از طریق ارائه خدمات عمومی بهتر و ایجاد محیطهای امن، سالم و متناسب با نیازهای جامعه.
- جابجایی هوشمند: بهینهسازی سیستمهای حملونقل با استفاده از فناوریهای مدیریت ترافیک و سامانههای هوشمند جهت کاهش زمان سفر و افزایش ایمنی.
- محیط زیست هوشمند: بهرهگیری از فناوریهای نوین در مدیریت انرژی و منابع طبیعی بهمنظور کاهش آالیندهها و حفظ تعادل زیستمحیطی. این شش محرک بهعنوان ستونهای اساسی در چارچوب توسعه شهرهای هوشمند عمل میکنند و در کنار یکدیگر به تحقق یک اکوسیستم شهری متوازن، پویاتر و پایدار منجر میشوند ),2007:177Milanović-Pichler & Giffinger)
فناوری
برای فناوری تعاریف متعددی وجود دارد. فناوری مجموعهای از تلفیق دانش و مهارتهای فنی برای تولید یک یا چند کاال و خدمات موردنیاز جامعه از راه ترکیب عواملی نظیر مواد اولیه، ابزار و ماشینآالت، نیروی انسانی، زمین و طبیعت، پول، سرمایه، مدیریت و غیره میباشد. فناوری یعنی دانش مربوط به فعالیتهای علمی و صنعتی مشتمل بر طراحی، طرز کار، طرز ساخت، طرز تغییر و نگهداری و استفاده از وسایل و ابزار و ماشینآالت )کرمیتیره:139۵، 9(. فناوری پدیدهای است ساخت دست بشر و از دو رکن اصلی سختافزار و نرمافزار تشکیلشده است. سختافزار عبارت از هر گونه وسیله و ابزار مادی و نرمافزار عبارت از دانش شیوه انجام کار یا فوتوفن بهکارگیری ابزارها میباشد. هر فناوری به درجات گوناگون ترکیبی از سختافزار و نرمافزار است. فناوری نیرومندترین عامل تحول در جامعه بوده و پیشرفت آن فرایندی پیوسته و مداوم است. فناوری فرآیند دانش و عمل سیستماتیک است که معموالً در خدمت فرآیندهای صنعتی است. همچنین تجربه منظم و پیاپی تکنیکهای ساخت و اجراست. فناوری و نوآوری دربردارنده کلیه روشها، فرآیندها، سیستمها و مهارتهایی است که جهت تبدیل منابع به محصوالت به کار گرفته میشوند. به هرگونه تغییر و تحول در فناوری )ترک روشهای قدیمی و سنتی انجام امور( "نوآوری" اطالق میشود )کرمیتیره:139۵، 11(.
فناوری نوین
فناوری نوین را در اصل میتوان ادامه فناوریهای پیشینی دانست که آرایه ها و اصالحات جدیدی را در اختیار بشر قرار میدهند تا زندگی او را بهبود بخشند. بهعبارتدیگر، اصطالح فنآوری نوین را میتوان به پیشرفتهای انجامشده و نوآوریهای ارائهشده در حوزههای مختلف فناوری اطالق کرد. تکنولوژی در تار و پود زندگی ما تنیده شده و فناوریهای نوین نقش قابلتوجهی در بهبود شرایط همه جهانیان ایفا میکنند )کرمیتیره:139۵، 11(. فناوری نوین به تکنولوژیهای جدید و پیشرفتهای اطالق میشود که از آخرین دستاوردهای علمی و مهندسی بهره میبرند. این فناوریها شامل ابزارها و سامانههای دیجیتال مانند اینترنت اشیا، هوش مصنوعی، بالک چین، بیگ دیتا و رایانش ابری هستند که بهطور مداوم در حال تحول و نوآوری میباشند. هدف اصلی فناوری نوین، بهبود کارایی سیستمها، ارتقای خدمات و ارائه راهکارهای نوین جهت پاسخ به چالشهای پیچیده محیطهای شهری است ) & Nam .)Pardo,2011; Albino et al.,2015:12
هوشمند سازی
هوشمند سازی فرایندی است که با ادغام فناوریهای دیجیتال و سامانههای نوین، به تحول و بهبود عملکرد سیستمهای مختلف شهری میانجامد. این فرایند شامل جمعآوری، پردازش و تحلیل دادههای حاصل از شبکههای حسگر، اینترنت اشیا و سایر منابع دیجیتال میشود تا اطالعات کاربردی و ارزشمندی تولید گردد. سپس این اطالعات در جهت اتوماسیون فرآیندهای مدیریتی، بهینهسازی مصرف منابع، تسریع تصمیمگیریهای راهبردی و ارائه خدمات بهتر به شهروندان به کار گرفته میشود. هوشمند سازی در سطح شهری، زمینهساز ایجاد زیرساختهای هوشمند است که نهتنها کارایی عملکرد سیستمهای شهری را افزایش میدهد بلکه به تحقق اهداف توسعه پایدار، کاهش هزینهها، افزایش شفافیت و مشارکت شهروندان در تصمیمگیریهای مدیریتی کمک میکند. این رویکرد با بهرهگیری از فناوریهایی مانند هوش مصنوعی، بیگ دیتا، اینترنت اشیا و رایانش ابری، فرایندهای سنتی را به شیوهای نوین و پویا تغییر میدهد و شهرها را به نهادهایی منعطف تبدیل میکند که قادر به پاسخگویی به چالشهای پیچیده اقتصادی، اجتماعی و )Cocchia,2014:28; Caragliu et al,2011( هستند زیستمحیطی
شهرها در عصر فناوری اطلاعات و ارتباطات
فناوری اطالعات و ارتباطات به شهرها اجازه میدهد تا بهصورت مجازی در یک فضا حضور داشته باشند. طراحی و بهروزرسانی وبسایت مناسب با محتوای واقعی میتواند یک ابزار قدرتمند برای خلق کسبوکار باشد. شهر مجازی کیفیت زندگی را برای شهروندان بهبود میبخشد و باعث تنوع محلهها، شناخت هنر و فرهنگ مردم و همچنین دسترسی به فضاهای سبز و فعالیتهای مرتبط با اوقات فراغت میشود. شهرهای هوشمند با بهرهگیری از زیرساختهای شبکهای بهصورت متمرکز عمل میکنند. این زیرساختهای دیجیتالی، توانایی بهبود بهرهوری اقتصادی، استفاده از منابع و مشارکت سیاسی را برای کاربران فراهم میسازند. این وضعیت باعث توسعه اجتماعی، فرهنگی و فیزیکی کاراتر شهر میشود. از طریق استفاده از فناوریهای دیجیتال، شهرها میتوانند کاربری زمین، زیرساختها، ساختمانها و حملونقل برنامهریزیشدهای داشته باشند. همچنین استفاده از فناوری اطالعات میتواند نقش مهمی در اجتناب از انتشار و توسعه کربن داشته باشد. بهمنظور افزایش آگاهی شهروندی، فناوری اطالعات و ارتباطات میتواند بهعنوان یک حامی اطالعاتی عمل کند. ICT بهعنوان ابزارهای کمهزینه و دوستانه میتواند به ارتقای سطح آموزشی افراد کم درآمد کمک کند، فضای ارتباطی جامعه را گسترش و احساس تعلق به محیط شهری و محله را افزایش دهد. دموکراسی دیجیتالی از طریق یادگیری الکترونیکی میتواند به شهروندان در شناخت، مشارکت، اشتراکگذاری، بهبود و انتقاد از پروژهها و اقدامات کمک کند )شاهیوندی و موسویپور:1396، 84